برخی معتقدند ایرانیان اولین قوم جهان هستند که برای شستشو و تمیز کردن خود مکانی مشخص ساختهاند و در واقع حمام یا گرمابه جزو دستاوردهای ایرانیهاست؛ حتی اگر ایرانیها اولین ملت حمامروی دنیا هم نباشند، نمیشود منکر این شد که از هزاران هزار سال پیش ایرانیها رسم حمام رفتن داشتهاند و حتی گرمابه رفتن جزوی از فرهنگ ایرانی بوده و شستشوی بدن برای ایرانیهای قدیم همراه با آداب و تشریفات خاصی بوده و حمامهای عمومی تنها محلی برای شستشو نبوده، بلکه محلی برای گذران اوقات فراغت، برقراری روابط اجتماعی و باخبر شدن از احوال روزگار هم بوده است. در گذشته رفتن به حمام خصوصی در اختیار همگان نبوده و در واقع حمام جزوی از معماری همه خانه نبوده و تنها اشراف، اعیان و رجال امکان حمام کردن در خانه را داشتند که اغلب در این خانههای اشرافی هم حمام جدا از خانه و کمی و دورتر از فضای اصلی خانه ساخته میشد. اما عموم مردم برای استحمام، اسباب حمام جمع میکردند و از گرمابههای عمومی بهره میبردند. گرمابههایی که در محلات مختلف ساخته میشد و از صبح خیلی زود تا عصر در انتظار آدمهایی بودند که میخواستند گرد روزگار را از سر و تن خود بپوشند.
استفاده از حمامهای عمومی خصوصا در دهه های اخیر بسیار کم شده و بسیاری از حمامهای عمومی یا تغییر کاربری داده اند و یا تخریب شدهاند، اما برخی از آنها هنوز سرپا هستند و حتی نمونه منحصر به فرد و زیبایی از معماری اصیل ایرانی هستند. یکی از این حمام های زیبا در کوچه پس کوچه های تهران قدیم پناه شده «حمام نواب» است، حمامی قاجاری در دل گذر امام زاده یحیی که در بخش شرقیِ محله اصیل عودلاجان قرار گرفته است. محلهای که وقتی شمال شهر تهران جالیز خیار و سبزی بود، محلهای اعیانی بود که برو و بیایی داشت. بخش غربی عودلاجان یهودینشین و بخش شرقی مسلمان نشین و محل زندگی رجل مذهبی و سیاسی چون مرحوم مدرس بوده و بناهای زیبا باقی مانده از آن دوران، نشانهای از شکوه گذشته این محله است.
حمام نواب را که در بخش شرقی و مسلمان نشین عودلاجان قرار دارد، دو خواهر یعنی سارا و سلطان خاتون می سازند که دختران یکی از اعیان قاجار به نام نواب بودهاند و به نام پدر این حمام «نواب» نام می گیرد. در این محله جز این حمام، حمام قوام الدوله و حمام میرزا علی اصغر هم قرار دارد که از حمام نواب قدیمی تر هم هستند؛ اما آنچه حمام نواب را مشهور کرد، فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی است، سکانسی که در آن قیصر(بهروز وثوقی) وارد حمام میشود و کریم آبمنگل را با چاقو به قتل می رساند، در این حمام تاریخی فیلمبرداری شده و هنوز هم این فیلم طرفدارانی دارد که تنها به این دلیل که حمام نواب، لوکیشن فیلم قیصر بوده به دیدن این حمام می آیند.
حمام نواب ساختاری مشابه تمام حمام های ایرانی دارد، حمامهای عمومی عموما در ایران ویژگیهایی مشترکی دارند که با اقلیم ایران هماهنگ بوده و این معماری ویژه سبب میشده تا حمام کردن در فصلهای مختلف و ترک حمام در زمستان برای مردم مشکلی ایجاد نکند. اصولا حمامها پایینتر از سطح کوچه ساخته میشدند که هم از اتلاف گرما جلوگیری میکرده هم امکان استفاده از آب قنات و چشمهها را راحتتر می کرده است. برای وارد شدن به حمام باید از جلو خان و ورودی پر پیچ و خمی عبور می کردند که خروج هوای گرم و ورود هوای سرد به حمام را سخت می کردهاست. این ورودی به رختکن میرسیده که در ابتدای آن کلیددار و کفشداری وسایل را تحویل میگرفتهاند. اینجا محل شستشوی پا و همچنین همهوا شدن با هوای داخل در ورود به حمام و پایین آمدن دمای بدن در زمان خروج از حمام بوده است. این مسیر به سرای نخست یا حمام سرد می رسیده که سرایی با حوضچه های آب گرم بوده و در واقع شستشوی اولیه اینجا انجام میشده است. این سرا به بیت الحراره راه داشته که در واقع مثل جکوزی، حوضی با آب بسیار گرم بوده است. از دیگر بخشهای حمامهای ایرانی می توان به هشتی، میاندر، گرمخانه، خزینه، صفّه شاه نشین، اتاق نظافت، تون، گربه رو ، دستک، برفانداز، جامخانه و چاهخانه اشاره کرد که همه بخشی از دو فضای اصلی سربینه و گرمخانه بودهاند.
حمام نواب هم دارای بخشهایی چون هشتی، سربینه، تنظیف، گرمخانه، توالت، خزینه، استخر و ستون بوده است. حمام حالا شکوه گذشته را ندارد و مشخص است که قبلا تزیینات مفصلی داشته که در گذر زمان به دلیل مرمتهای متعدد، از بین رفته است، اما همچنان دیدنی و جذاب است.