امامزاده صالح برای مردم تهران یک مکان نوستالژیک و مقدس است؛ اگر از شلوغی خیابان ولیعصر خودتان را به تجریش برسانید گنبد و منارههای این امامزاده دلتان را خواهد ربود. سالهاست که مردم پایتخت راز و نیازهای خود را به این حرم میگویند و حاجتهایشان را از این امامزاده طلب میکنند، برای همین امکان ندارد بدون خوردن لقمهی نظری، آجیل مشکل گشا یا شکلات پایتان را از امامزاده صالح بیرون بگذارید.
وارد بازار تجریش که میشوی دو طرف راه باریک آن حجرههای قدیمی وجود دارد که در سالهای گذشته بازسازی شدهاند. راه را ادامه میدهی و به مکانی میرسی که سقف آن گنبدی شکل و دایرهای است؛ دورتادور آن حجره واقع شده و سبزی و میوههای تازه در وسط آن چیده شده است. ضلع شرقی مکان مسقف شده یک دالان کوچک است که از آن یک گنبد و دو گلدسته پیداست. دکه انتظامات کنار پلههای ورودی امامزاده قرار دارد و به زنان و دختران چادر نماز میدهد؛ اینجا امامزاده صالح تهران است. یک حوض بزرگ در وسط حیاط امامزاده واقع شده که دو طرف آن کبوتران بی پروا دانه میخورند. رسم قدیمی دانه ریختن زائران پس از زیارت امام زاده هنوز هم به قوت خود باقی است، شما هم میتوانید شاهدانه از بیرون یا داخل حرم تهیه کنید و در لذت دانه دادن به کبوتران شریک شوید.
انتهای حوض مستطیل شکل، محرابی بلند واقع شده است که در پشت آن گنبد و دو گلدسته وجود دارد که با ظرافت تمام کاشیکاری شدهاند. تمام کاشیکاریهای امامزاده صالح چندین بار مرمت و بازسازی شدهاند اما آخرین بازسازی در سال 1368 بوده است. در این سال کاشیها به طور کامل کنده و از نو گذاشته شده است. بر اساس شواهد تاریخی امامزاده صالح در حمله مغول یکسره از بین رفته و بعدا توسط بانیان بومی آن منطقه بازسازی شده است. بنای اصلی امامزاده یک ساختمان بزرگ و مستحکم چهار گوش است که با دیوارهای قطور و آجری محصور شده است. طاقها، کاشیکاریها، محراب و گنبد و گلدستهها نشان از معماری قرن هفتم و هشتم دارد.
چند کتیبه در ورودی بقعه اصلی وجود دارد یکی از آنها مربوط به سال1210 هجری قمری است که نشان میدهد بانی تزئینات و کاشیکاریها هلاکو فرزند فتحعلیشاه قاجار بوده است. دیوارهای داخلی امامزاده کاملا آینهکاری شده است و به وسیله سه راه اصلی به ضریح میرسد. یکی دیگر از کتیبههای ورودی، هویت امامزاده صالح را آشکار میسازد؛ صالح یکی از فرزندان امام موسی کاظم(ع) و برادر امام رضا(ع) است. عدهای میگویند پس از آنکه مامون امامرضا(ع) را به عنوان ولیعهد خود انتخاب میکند، صالح به ایران سفر میکند؛ او پس از شهادت امام فرار میکند و به تهران که آن زمان ری نامیده میشد، میرسد.
از ماموران مامون هم چند نفر در پی قتل او بودند و قدیمیها میگویند صالح در کنار چنار کهنسال به قتل رسیده و بعدا مردم روستاهای اطراف، پیکر پاک او را در کنار درخت پیر دفن کردهاند. البته عدهای هم اعتقاد دارند بعد از کشته شدن صالح مردم درخت چنار را در کنار آرامگاه ایشان کاشتند. به هر حال پیوند چنار کهنسال و امامزاده صالح یک پیوند تاریخی و ناگسستنی بود. چناری که عمر آن را بیش از هزار سال تخمین میزدند تا دهه 60 سرپا بود اما یک شب بر اثر آتش سوزی که علت آن مشخص نشد تا صبح سوخت و برای همیشه امامزاده صالح را تنها گذاشت.
امروز مردم نذورات مادی و معنوی بسیاری برای امامزاده میکنند اما در گذشته نذر نمک رواج بیشتری داشت. از آنجاییکه تجریش در گذشته دچار برفهای سنگین میشد، عده کثیری نمیتوانستند برای زیارت به امامزاده بیایند؛ به همین دلیل بیشتر نذورات زائران نمک بود تا روی برفها بریزند تا زائران بیشتری بتوانند امام زاده صالح را زیارت کنند. زیارت امامزاده در نوروز به اوج خود میرسد و در رورهای عادی سال نیز نزدیک 20 هزار نفر در روز تخمین زده شده است.