از میان شعرای معاصر کمتر کسی مانند پروین توانسته است در دلها رسوخ کند، و باز کمتر کسی بهقدر او توانسته قبول عامه داشته باشد. در فاصلهی کوتاهی دیوانش چندین بار چاپ و منتشر شد و هر بار از طرف مردم مورد استقبال قرار گرفت. پروین دختر یوسف اعتصامی "اعتصامالملک" از ادبا و نویسندگان ایران و مدیرمجله بهار بود. در محضر چنین پدری پروین مقدمات نخستین شعر و ادب را فرا گرفت. پدرش که پروین دیوان خود را به او هدیه کرده بیش از همه در تربیت استعداد او دخالت داشته است. پدرش نخستین منتقد آثار او بود و اولین آثار پروین نیز در مجله بهار منتشر شد. هنگامی که اشعار او انتشار یافت کمتر کسی گمان میبرد گویندهی این اشعار دختری باشد تا جائیکه برای رفع این شبهه پروین این رباعی را منتشر کرد "از غبار فکر باطل پاک باید داشت دل/ تا بداند دیو کاین آئینه جای گرد نیست؛ مرد، پندارند پروین را، چه برخی ز اهل فضل/ این معما گفته نیکوتر که پروین مرد نیست." در ایرانی که تعداد مدارس دخترانه انگشت شمار بود ظهور چنین شاعر بلند پایهای در میان زنان عجیب بود.
پروین در سال 1285 در تبریز متولد شد. تحصیلات متوسطه را در تیرماه سال 1303 شمسی در مدرسه دخترانهی تهران با موفقیت به پایان رساند. در جشن فارغالتحصیلی خود مقالهای با عنوان زن و تاریخ برای حاضران خواند. در بخشی از این سخنرانی پروین گفت " در میان امواج و طوفان در حوادث واراده بر شرق، قسمتی از عجز و عدم موفقیت شرقیان بر این سبب است که به تربیت زنان التفات نکردند. آنها را عضو باطل بشریت پنداشته، نصف قوای خود را ضایع نمودند. مادران نومید، اولاد خودشان را به بیدانشی بزرگ کردند.... ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و ماثر عظیمه آن زینت افزای تاریخ جهان است. ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد از مصائب و شدائد شرق سهم وافر برده؛ اکنون دنبال گمگشتهی خود میدود و به دیدار شاهد نیکبختی میشتابد..." پروین پس از پایان دوران تحصیلات در همان دبیرستان که درس خوانده بود به مدت دو سال ادبیات فارسی و انگلیسی را تدریس کرد.
سرودههای پروین زیبا، رسا و دلنشین است برخی از شعرهای پروین ما را به گذشتههای دور میبرد زمانی که محتسب، پلیس امروزی بود و قاضی، مظهر قدرت بیچون و چرا بود. گفت و گوهایی نظیر گفت و گوی سیر و پیاز، سوزن و رفوگر، الماس و زرگر گفت و گوهایی است که در زندگی اجتماعی همیشه کاربرد دارد. وی بهتاریخ فروردین سال 1320 شمسی در اثر بیماری حصبه در سن 34 سالگی دارفانی را وداع گفت پروین را در قم، مقبرهی خانوادگی و کنار مزار پدر به خاک سپردند و شعری از او بر سنگ مزارش حک شد " خاک در دیده بسی جان فرساست/ سنگ بر سینه بسی سنگین است"