بافته های دستی از جمله صنایعی هستند که از قدمت و پیشینه ای کهن برخوردارند. این هنرها در مرحله ی اول برای تامین معاش و در مرحله ی بعدی نمادی از ذوق فکری و هنری صنعتگر محسوب می شوند. آنچه از منابع تاریخی برمی آید، نساجی سنتی در طول تاریخ خصوصاً سده ی پنجم و ششم ه.ق از فعالیت مردم منطقه ی قزوین محسوب می شده است. اگرچه در دهه های اخیر این روند سیر نزولی داشته اما هنوز پابرجاست و هنرمندان به فعالیت مشغولاند. به بیان دیگر، هنوز هم در برخی روستاها زنان به ویژه در فصل های پاییز و زمستان که از کار کشاورزی فارغ می شوند در منازل خود دارهای گلیم بافی اما با ابعاد کوچکتر برپا می کنند و گاه به گاه به مسافران عبوری و یا به پایگاه میراث فرهنگی استان می فروشند.
بافته های این منطقه از حیث طرح و نقش و رنگ، رنگرزی و مواد اولیه قابل بررسی هستند. مواد اولیه ی آن در چله کشی نخ پنبه ای و در قسمت پود پشمی است. رنگرزی گلیم های این منطقه به دو صورت گیاهی و شیمیایی انجام می شود در نوع گیاهی از گیاهان مختلفی مانند پوست گردو، انار، سیب، گل محمدی، روناس و بسیاری دیگر برای رنگرزی ریسه های نخ استفاده می شود. طیف رنگی گلیم های این منطقه قهوه ای تیره، قرمز، کرم، نارنجی، آبی و سبز است. طرح های آن از انواع محرمات، ترنج دار و واگیرهای تشکیل شده است و غالباً از نقوش هندسی و به ندرت از نقوش گیاهی در این نوع گلیم استفاده می شود.
در کل در استان قزوین سه نوع گلیم بافته می شود که به نام های چاکدار، پوده پیچی و منحنی در سطح استان بافته می شود و مناطق الموت و ارداق از قطب های بافت گلیم این استان محسوب می شود. سبک گلیم ارداق را منحنی و سبک گلیم الموت را پوده پیچی می گویند. پوده پیچی به این معناست که پودها هنگام بافت گلیم الموتی، به همدیگر اتصال پیدا می کنند. همچنین در این سبک، طرح ها و نقوش به صورت هندسی دیده می شوند. تفاوت مهم گلیم ارداق با گلیم الموت وجود نقشه نامتقارن، خطوط و نقوش موج مانند و پر از انحنا و اعوجاجی است که در بافت گلیم ارداق است. همین روش باف نامنظم، بداهه، ذهنی و پیشبینی نشده، سبب شده کپی کردن آن به راحتی امکان پذیر نباشد. گلیم الموت از آنجا که نقشه هندسی و منظمی دارد، توسط هر بافنده ماهری قابل تقلید است در حالی که بافت گلیم به سبک ارداقی، در انحصار بافندگان سنتی گلیم قزوین است.