کاشی هفت رنگ شیراز ((فارس))

کاشی هفت رنگ شیراز ((فارس))

کاشی هفت رنگ شیراز ((فارس))

14

صنعت کاشی ­سازی و کاشی ­کاری که بیش از همه در تزیین معماری سرزمین ایران و به­ طور خاص در بناهای مذهبی به­ کار گرفته شده، همانند سفالگری از سابقه‌ی طولانی برخوردار است. پیشینه‌ی کاشی هفت ­رنگ را با­ توجه به ­آثار کشف شده به ­دوران هخامنشیان مربوط می ­­دانند. اما تا دوره‌ی سلجوقی استفاده از این نوع کاشی به­ صورت عام مرسوم نبوده است. اصطلاح کاشی هفت ­رنگ را برای اولین ­بار مورخِ دربار حکومت ایلخانیان به کار برد که به ­فن رنگ ­آمیزی با مینا بر روی لعاب اطلاق می­ شود و امروزه نیز این اصطلاح بیانگر همان فن است.

کاربرد عدد هفت نیز به­ خاطر محدویت رنگ ­هاست نه تعداد آنها زیرا چیزی که در این سبک کار اهمیت دارد رنگِ مناسب و ترکیب درست رنگ­ هاست. امروزه ابعاد کاشی ­هفت ­رنگ معمولاً 15 در 15 سانتی­متر بوده و دارای 7­ رنگ متداولِ لاجوردی، فیروزه­ ای، قرمز، زرد، حنایی، سفید و سیاه است. در این شیوه رنگ­ ها مجزاست و درون مرزهای یکدیگر نفوذ نمی­ کند، زیرا با خطوط مرکب رنگینی از منگنز و روغنِ دنبه از یکدیگر جدا می ­شوند. کاشی ­هفت­ رنگ در شهر شیراز به اوج و تکامل خود رسیده است.

یکی از تفاوت­ های کاشی شیراز با سایر کاشی­ های هفت ­رنگ در کیفیت و ترکیبات خاص لعاب است. و تفاوت دیگر استفاده‌ی زیاد از نقش معروف به "گل و مرغ" است. در کاشی ­های شیراز بیشتر از رنگ ­های روشن و شاد نظیر پسته ­ای، صورتی، زرد و سفید استفاده می­ شود که در این بین رنگ صورتی چشمگیر­تر است. یکی از بهترین نمونه ­های این سبک هنری مسجد نصیر­الملک است که کاشی ­کارهای شیراز به آن مسجدِ صورتی هم می­ گویند. از سایر بناهای مزین به کاشی هفت ­رنگ می­ توان از مسجد­وکیل، عمارت نارنجستان و باغ عفیف ­آباد در شیراز اشاره کرد.

ساخت کاشی در شیراز شامل این مراحل است: 1- تهیه خاک مناسب؛ 2- چاق­ کردن گِل (آماده ­سازی و ورز­دادن)؛ 3- خِشت­ زدن و نیمه ­خُشک کردن آن؛ 4- پرس­کردن خِشت؛ 5- بارشویی یا آب­ساب کردن (تراشیدن اضافه­ های خشت)؛ 6- پخت اول (پخت خشت)؛ 7- پوشاندن خشت با لعاب سفید؛ 8- پخت دوم (پخت لعاب سفید)؛ 9- کشیدن طرح روی کاغذ و سوزن­ کاری آن؛ 10- برگرداندن طرح ­ها روی کاشی سفید؛ 11- نقاشی و رنگ­ آمیزی با لعاب رنگی؛ و 12- پخت نهایی. شاید شعر حافظ شیراز بی ­ارتباط با زحمت کاشی ­کاران این دیار نباشد؛ آنجا که می­گوید " گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/ آری شود و لیک به خون جگر شود".


افزودن دیدگاه جدید