مردم منطقهی سیستان و بلوچستان به سبب سکونت در منطقهی مرزی ایران و شرایط خاص جغرافیایی در طول تاریخ همان طور که در اسطورههای شاهنامه هم به آن اشاره شده، همواره درحال دفاع از مرزهای ایران بودهاند. در سیستان در گذشته واژهی رقص در قالب ورزش محلی مطرح بوده و از آنجایی که کاربرد این واژه از نظر مردم جلوهی خوبی نداشته در طول زمان کلمه «چوب بازی» که ترکیبی از مذهب، باور و عمل است جایگزین آن شده است. بدین ترتیب چوب بازی علاوه بر گردهم آوردن مردم در مراسم مختلف، کارکرد نظامی هم داشت و به صورت نقشآفرینی مردم در صحنهی نبرد و نمادی از پیشینه تاریخی سیستان نیز محسوب میشود.
رقص آیینی سیستان با بیش از هزار سال قدمت، علاوه بر جنبهی نمایشی، کارکردهای خاص خود را که نشان از هویت مردم آن منطقه است را به همراه سازهایی نظیر سنتور، قیچک، چوگیر، دهل و ساز به اجرا می گذارد. رقص درسیستان به دو دسته «رقص چاپی» (رقص زنانه) که صورتِ ویژهی آن کوبیدن متناوب پا بر زمین به دنبال ضربهای مشخص، ساز دایره است، و «رقص شمشیر یا چوب» (رقص مردانه) تقسیم میشود و در گذشته نیز این نوع رقصها به صورت گروهی از مردان و زنان اجرا میشد. علاوه بر این رقص مردان در سیستان نیز به دو نوع «تک چوب» و «دو چوب» تقسیم میشود. رقص دو چوب توسط دو نفر و با دو چوب انجام میشود و در تک چوب جمعیتی دایرهوار از رقصندگان با تنها یک چوب در دست، همه با هم به رقص گروهی میپردازند و جمعیت کناری به تشویق رقصندگان میپردازند. رقص شمشیر یکی از اصیلترین رقصهای سیستانی در جنوب شرق ایران و رقص چوب سیستان از رقصهای معروف و پرطرفدار مردم منطقه سیستان است و آنچه امروزه به عنوان چوب بازی در رقص سیستانی شناخته میشود ادامه رقص شمشیر است که سیستانیان باستان و گذشته برای تداوم آمادگی دفاعی مبارزین خود در زمان صلح به نمایش میگذاردند. اکنون رقص محلی چوب و شمشیر در بیشتر مراسم سیستان در مناسبتهای مختلف نظیر: عروسی، اعیاد و غیره برگزار میشود.
در هر مرحله از رقص شمشیر اسرار و معانی خاصی نهفته است. رقص شمشیر که ابتدا با یک نوع رقص معنوی و چرخش سماعی آغاز میشود در اصل همان چرخش حول محور وجود است که در فلسفه رقصهای سماع آمده است. دستان رو به آسمان و چرخشهای مرتب و منظم هریک دارای معانی خاص خود هستند. رقص آیینی شمشیر در سیستان جنبهایی کاملا دفاعی داشته و داستان رزم دو پهلوان روبروی یکدیگر است. وقتی حریف به زمین میافتد رقیب او را دعوت به برخاستن میکند و به او فرصت میدهد که برخیزد که این یادآور دلیری رستم (قهرمان اساطیری ایران) است که دشمن خفتهاش را بیدار و پس از آن با او به مبارزه پرداخت؛ زمانی که یکی از آنان شکست بخورد برای فرد پیروز سُرنا و موسیقی نواخته میشود. حرکات ریتمیک، حلقهی رقصندگان و چرخیدن دایره وار (نماد باروری و زمین) به مانند فراخوان عمل میکند و نوعی وحدت افراد را در جامعه نشان میدهد.
همهی عناصر چوب بازی نظیر لباس، رنگ، شمشیر، چوب و غیره متناسب با فرهنگ سیستان شکلگرفته است؛ بدین صورت که رابطهی متقابلی میان شال گردن (در گویش سیستانی لنگوته) و شیوهی پوشاندن کامل سر و بینی توسط آن وجود دارد. در حقیقت این پوشش به جهت محافظت و جلوگیری از ورود گرد و خاک و بادهای موسوم به «صدوبیست روزه» سیستان به داخل دهان و بینی در نظر گرفته شده است. گشادی لباسها، رنگ سفید و جنس آنان کاملا در تناسب و تقارن با اقلیم کویر بوده و القا کنندهی شادی افراد است. کمربند موجود در لباس محلی رقص چوب و شمشیر سیستانی نیز با توجه به پیشینهی تاریخی سیستان در مقابله با حملات بیگانگان به منزلهی آمادگی در برابر شرایط غیرمنتظره است. این رقص معنای جادویی آیینی و دینی بسیار مهمی داشته و همان نقشی را در باور اقوام ابتدایی ایفای میکرد که دعا در فرهنگهای پیشرفته دارد. تصاویر نقاشیهای دیواری موجود در کوه خواجه در استان سیستان و بلوچستان که مربوط به دوران اشکانی و ساسانی است، سنتهای موسیقی، بزمی، رقص شمشیر و جنگ در این نقطه از ایران در آن روزگار را به خوبی به نمایش گذاشته است.