یزد جایگاه مردمانی است که از خانه گام با نام خدا بیرون مینهند و از زیر سایه انداز ساباطها که میگذرند، لبهایشان به نجوای آیت الکرسی میجنبد. اینجا دارالعباده است؛ دیاری که حتی نامش هم ریشه در پرستش و نیایش دارد و برگرفته از یزدان است. سترگ سجدهگاه دارالعباده، سر سرای بندگی و اخلاص، خانه آبادی دل و رفتن به اوج، مامنی برای سرهای سودا و دلهای ناآرام همینجاست. اینجا یزد است و یزد را قلبی است تپنده در مرکز ثقل خود؛ سخن از مسجد جامع کبیر یزد است. جاذبهای که درست در مرکز شهر یزد خبر از اوج هنر و ایمان مردم این خطه دارد.
پیدایش سنگ بنای اولیه مسجد جامع یزد را به آتشگاهی در دوران ساسانیان نسبت میدهند اما این عمارت با پیشنیهای بیش از 900 سال از هر دوره تاریخی نشانی در دل دارد.آنچه امروز از مسجد جامع بر جای مانده درحقیقت بقایایی از مرمتها وبازسازیهایی است که در دوران مختلف صورت گرفته و از این روست که مسجد جامع یزد را میتوان گواهی بر سیر تکاملی معماری اسلامی دانست. درب مسجد با همه شکوهش هنگامی که به رویت گشوده میشود، انگار تو را میخواند به سوی اجابت دعوت حق. اسامی مقدس حضرت رسول(ص) در ذیل کاشیهای ورودی مسجد دیده میشود. از این عبارات و کاشیها و نوع خطوط میتوان حدس زد یزد از زمانهای بسیار دور دارالشیعه ایرانیان بوده است. محراب این مسجد از سنگ مرمر یکپارچه است و امضای هنرمندانی مثل حاج بهاءالدین محمد ابن ابوبکر بن حسین بر آن نقش بسته است. محراب مسجد در پناه طاقنمای بلند ایوانی است که به گنبد میرسد؛ محرابی بس چشمنواز و شگفتانگیز. محرابی مزین شده به انواع کاشیهای معرق، کتیبه کاشیکاری، آجر ضربی و اینها منتهای عشق است. در حقیقت محراب مسجد نقطه عطف هنر معمار است؛ محرابی که انگار پینهای بر پیشانی دارد؛ حاصل سجود در محضر خداوندگار.
در مسجد پنجرههایی مشبک وجود دارد و هنگامی که نور از بیرون به داخل میتابد زمین مسجد از پرتو زیبای خورشید هزار رنگ میشود. گنبد زیبا و با عظمت این مسجد از نوع دو پوسته پیوسته است و نقش گل معقلی با ظرافت منقش شده که بر ساقه آن عبارت «الملک لله» با خط کوفی روی کتیبه حک شده است. شبستان وسیع مسجد به دو قسمت تقسیم میشود که یکی در زمستان و دیگری در فصول دیگر مثل بهار و پاییز مورد استفاده قرار میگیرد. به طور کلی اصیلترین بخشهای هنر معماری بینظیر ایرانی در گچ کاری، شبستان، صحن، گنبد، کاشی کاری و منارههای برافراشته آن جلوهگر است که این بخشها در مسجد جامع یزد به شکل اعجاب آوری به هم پیوند خورده. دو مناره مسجد جامع که ارتفاعی بیش از 52 متر دارد در دوره صفوی بنا نهاده شده است، اما در سال 1313 شمسی فرو ریخته و دوباره ساخته شده است. ترکیب رنگ و نقش در کاشیکاریها بنا بیمانند است و منارهها هر چه بالاتر میروند باریکتر میشوند درحالیکه تنها یکی از آنها دارای پلکان است. اوج کیفیت کار هنرمندان ایرانی را زمانی میتوان درک کرد که در جزئیات طراحی و پیاده سازی کار آنها دقیق شد؛ ظرافت کاشیکاری در ارتفاع بلند با توجه به امکانات و تجهیزات آن سالها تحسین بر انگیز است. برای ساخت منارهها و کاشیکاریها در ارتفاع از آهن استفاده شده و تمام بنا و طاقها با کاهگل و گچ ساخته شده است. در مورد معماری و عظمت مسجد جامع داستانهای زیادی بر سر زبانهاست اما جالبترین نکته درباره مصالح به کار رفته در ساخت بناست که مردم معتقدند خاک کاشیها و مسالح مسجد کربلا آمده و برای ساختن آن به جای استفاده از آب از گلاب استفاده شده است.