پس از طی فرسنگها راه در دل کویر ابرقو، نگین سبزی در میان دشت سرخ و داغی به انتظارتان نشسته است که نوید آب و سایه خنک را میدهد؛ سرو سربلند ابرکوه. سرسبز و سترگ، در امان از باد پاییز و سوز زمستان، در زمین زنگار بسته کویر، یادگار دوران دور، تمثیلی از زندگی، بیش از چهار هزار سال است که ایستاده.
در مورد این سرو افسانهها و داستانهای بسیاری بر سر زبانهاست که البته تعجبی هم ندارد زیرا این درخت دومین موجود پیر کره زمین است. مردم این منطقه بر این باورند که سرو یکی از 12 درختی است که در زمانهای دور پرستیده میشد. در کتب تاریخی آمده که در عهد گذشته پیامبری مبعوث شد و مردم را از این کار باز داشت، اما برخی دیگر بر این باورند که ایرانیان از گذشته تاکنون یکتاپرست بودند و فقط درخت را به عنوان یکی از نعمات خداوند ارج مینهادند. ایرانیان باستان بر اساس کیش مهرپرستی درخت را تکریم بسیار میکردند و عزیز میشمردند. در باور آنان درختان مقدس، قادرند باران را به یک سرزمین بیاورند، خورشید را به درخشش وادار کنند و سرانجام نذر را برآورده سازند. در برخی کتب تاریخی دیگر کاشت این درخت را به زرتشت و برخی دیگر به پسر نوح نسبت میدهند، اما ایرانیان باستان عقیده داشتند زرتشت سرو را از بهشت به ارمغان آورده است. سرو نمادی است از اهورامزدا و در گذر ایام شکل خمیده آن به ام ترمه یا بتهچقه معروف شد. عدهای بر این باورند نخلی که مردم یزد برای امام حسین علم میکنند، جلوهای دگرگون از همین سرو باستانی است. سرو ابرکوه 4هزار ساله را یکی از پیرترین موجودات زنده زمین میدانند، اما چند دانشمند ژاپنی و روسی عمر این درخت را تا 8 هزار سال هم تخمین میزنند.
این درخت مشهور که هنوز نیز سرسبز و باصلابت است، با ارتفاع 28 متر در مرکز شهر ابرکوه خودنمایی میکند و نمادی است از سرزمین پهناور ایران. محیط سرو ابرکوه 18 متر و اندازه دور تنه آن ۱۱٫۵ متر است که دورتادور آن حصارکشی شده است.