سید محمد حسین بهجت تبریزی مشهور به شهریار در سال 1283 هجری در تبریز متولد شد. پدر وی یکی از مردان شریف و درستکار و از وکلای درجه اول تبریز و اهل ادب بود. شاعر ایام کودکی را که مصادف با انقلاب تبریز بود در قریه های شنگول آباد، قیش قرشان و خشگناب به سر برد.
در مکتب روستا قرائت گلستان و دوره ی اول متوسطه را در مدرسه ی متحده و فیوضات تبریز گذراند و در سال 1300 به تهران آمد. پس از آن تحصیلات متوسطه را در مدرسه ی دارالفنون به پایان رسانید و بعداً وارد مدرسه ی عالی طب شد. هنگامی که در سال های آخر مدرسه ی پزشکی مشغول تحصیل بود، دل به گروگان عشق داد و به ثریائی مه سیما دل بست و دو سالی پیوسته در کنار او بود و به واسطه ی آشنایی خانوادگی از دیدارش بهره مند می شد. ثریا در اثر اصرار مادربه خانه ی شوهر رفت و شهریار برای همیشه آرامش خویش را از دست داد. رنج و اندوه شهریار را پایانی نبود تا اینکه با شخصی برخورد کرد که راه های طریقت را طی کرده و به مقاماتی نائل آمده بود وی تحت تاثیر جذبه و قدرت او قرار گرفت و مسیر دیگری در پیش گرفت.
مهمترین واقعه ی زندگی شهریار دلبستگی به ثریا و درد هجران اوست که در اکثر غزلیات او نشان برجسته ای دارد از اوست " شب است و چشم به راه ستاره ی سحرم/ که تا سپیده دم امشب ستاره می شمرم؛ بگوی گلشن جانان کشیده ام پر و بال/ اگر زسنگ ستم نشکند بال و پرم" اشعار شهریار را می توان به سه دسته دسته تقسیم کرد، 1- اشعاری که به سبک کلاسیک گفته است و در آنها تاثیر افکار منتقدین به وضوح دیده می شود؛ 2- اشعاری که به سبک رمانتیک گفته است و در آنها شاعر به دنبال تجربه ی شخصی می رود؛ 3- اشعاری که در آنها مسائل اجتماعی مطرح شده و شاعر از سبک رئالیسم پیروی می کند. در بیشتر غزلیات و قطعات و برخی قصاید شهریار تاثیر بزرگان شعر فارسی دیده می شود و شاعر تشبیهات و مضامین و حتی ترکیبات آنها را در شعر خویش مکرر می کند.
شهریار در این باره اینطور گفته است "این بنده اگر حمل بر تواضع درویشی نشود، خود را خیلی به اشکال و با چندین گذشت و اغماض می توانم شاعر بدانم ولی با اطمینان کامل معتقدم که هرگز به کمال شعر نرسیده ام و تاکنون نشده است که شعری از خواجه ی بزرگوار بخوانم و از بضاعت خود شرمسار نشوم در زبان فارسی به عقیده ی این حقیر در درجه ی اول شعر حافظ است که کاملاً به حد کمال رسیده و تمام اجزای آن در لایتناهی است." او در وصف حافظ سروده است "حافظا چشمه ی اشراق تو جاویدانی است/ تا ابد آب از این چشمه روان خواهد بود" شهریار در سرودن اشعار به زبان ترکی نیز چیره دست است و منظومه ی زیبا و مفصلی به این زبان به نام حیدر بابا سروده است. شهریار در شهریور 1367 بر اثر بیماری جهان فانی را وداع گفت.