کمانچه یکی از سازهای اصیل وکهن ایران است که تاریخچه ی طولانی دارد. از قرن های اولیه ی هجری نام آن در برخی اشعار و متون آمده است. نخستین نشانه ی تاریخی کمانچه مربوط به کتاب موسیقی الکبیر اثر ابونصرفارابی در سده ی چهارم هجری است. او در این کتاب از کمانچه با نام عربی آن رباب یاد میکند. عده ای بر این باورند که کمانچه تکامل یافته ی ساز رباب است.
در اشعار برخی مانند مسعود سعد در قرن هشتم هجری نام این ساز ذکر شده است و در نقاشی های تالار چهلستون اصفهان (دوره ی صفویه) نوازنده ی کمانچه مشاهده می شود در دوره ی صفویه این ساز یکی از معتبرترین سازهای ایرانی به شمار می رفته است. کمانچه از خانواده ی سازهای زهی-آرشه ای است. جنس قسمت های مختلف آن پوست، استخوان و فلز است، که از سه قسمت کاسه، دسته و پایه تشکیل شده است؛ کاسه یا شکم این ساز تولید کننده و مخزن صدا است. کمانچه ابتدا سه سیم داشته و از دوره ی قاجار سیم چهارم به تقلید از ویولن به آن اضافه شده است.
کاسه ی کمانچه را در گذشته با صدف و خاتم کاری تزیین میکردند چوب کاسه را معمولا از چوب گردو و افرا می ساختند و امروزه بیشتر از چوب توت استفاده میشود روی کاسه را پوست میکشند و خرک و سیم ها روی آن نصب می شود. کمان یا آرشه از چوب باریکی ساخته می شود که به دو سر آن تارهایی از موی اسب متصل است. کمانچه در حالت نشسته نواخته میشود نوازنده ی ساز آن را به شکل عمودی در دست چپ می گیرد و با دست راست آرشه را به شکل افقی بر روی سیم ها میکشد.
در دوره ی مظفرالدین شاه قاجار نواختن ویولن در ایران رواج یافت و سبب شد که اکثر نوازندگان، کمانچه را کنار گذاشتند و به نواختن ویولن روی آوردند؛ و برای مدتی نسبتا طولانی ساز کمانچه مهجور واقع شد تا اینکه در سال 1332 با تلاشها و تعالیم علی اصغر بهاری و پخش شدن تکنوازی کمانچه برای نخستین بار توسط ایشان از رادیوی ملی سبب سازِ علاقه مندی روزافزون مردم به کمانچه و آموزش و مطرح شدن این ساز شد. امروزه کمتر گروه موسیقی سنتی را میتوان یافت که در آن نوای کمانچه به گوش نرسد. از شاخص ترین نوازندگان کمانچه ایران میتوان از علی اصغر بهاری، کیهان کلهر، رحمت الله بدیعی، مجتبی میرزاده و اردشیر کامکار نام برد. به سال 1396 شمسی هنر ساختن و نواختن کمانچه در فهرست میراث معنوی یونسکو ثبت شد.