
در دوران باستان جشن های بسیاری به هنگام آغاز هر فصل از جمله فصل تابستان به صورت دسته جمعی و گروهی توسط مردم ایران برگزار می شد. در آن دوران شاخص اندازهگیریِ زمانِ فرا رسیدنِ آغاز تابستان و انقلاب تابستانی، سازههای خورشیدی (تقویمهایی آفتابی) نظیر چارتاقیهایی بودند که بر اساس آن ها شروع فصول چهارگانه، با قرار گرفتن خورشید در هنگام طلوع در روز اول هر فصل در زاویه خاصی از بین ستونهای این گونه بناها قابل مشاهده بود. آثار نمونه ای از چارتاقي امروزه در نياسر كاشان وجود دارد.
آغاز تابستان در گاهشماریِ گاهنباری (کهنترین گاهشماری شناختهشده در ایران که بر اساس آن طول سال خورشیدی را به چهار فصل و چهار نیمفصل تقسیم میکردهاند) آغاز سال نو نیز بوده که این شیوه آغاز سال همچنان تا اندازهای در گاهشماری طبری (تبری) نیز باقی مانده است. در آغاز تابستان، خورشید از بالاترین جایگاه خود در افق شمال شرقی طلوع کرده و در بالاترین جایگاه غروبگاهی خود در افق شمال غربی فرو می آید. این زمان برای مردم باستان که دلبستگی خاصی به پدیدههای کیهانی داشته و چنین پدیدههایی را در زندگی روزمره، آیینها و باورداشتهای خود دخالت میدادهاند؛ اهمیت بسیاری داشته و آیینها و جشنهای بسیاری را در این زمان برگزار می کردند.
با وجود کمرنگ شدن بسیاری از جشن های باستانی ایران، همچنان برگزاری جشن اول تابستان با نام «آبپاشونَک» در اراک، فراهان، محلات و بسیاری از نواحی مرکزی ایران با نام «اول تُوِستونی» (اول تابستانی) همراه با حضور و تجمع مردم با انجام مراسم آبپاشی و آبریزگان در صحرا برگزار میشود.
در رابطه با علت پيدايش جشن آب پاشونک در آغاز تابستان نظریات و فرضیه های بسیاری وجود دارد. نمونه ای از این فرضیات بدین صورت است که؛ در دوره ای، در ايران، ۷ سال باران نبارید و فيروز پسر يزد گرد اول شاه ايران نگران اتفاقاتی نظیر قحطي و مرگ و مير بود. در آن هنگام هيچ کس از قحطي جان خود را از دست نداده و مردم بعد از اولين بارندگي بسيار خوشحال شده و به نشانه تشكر از نداشتن تلفات در قحطي، خدا را شكر كرده و بر روي هم آب پاشيدند. فرضیه ی دیگر اینکه؛ در دوران قبل از اسلام زمانی که يكي از پادشاهان ايراني، در روز اول تابستان خوشحال از پیروزی خود از جنگ بر مي گشت، به قنات زلف آباد واقع در استان مرکزی می رسد. در لحظه ی استراحت و هنگام شستن دست و رویش در كنار آب، حوريه (بانويی زيبا) در ذهنش تجسم شده كه مشتي آب بر روی او پاشيد. شاه از این اتفاق بسيار خوشحال شد و شادي اش را به صورت آب پاشونک و پاشیدن آب بر سر و صورت همراهانش انجام مي دهد.
از دیگر آئین های آغاز تابستان می توان به جشن ناشناخته و فراموش شدهای در روز ششم تیرماه با نام «جشن نیلوفر» که ابوریحان بیرونی نیز از آن یاد کرده و احتمالا با شکوفا شدن گلهای نیلوفر به هنگام آغاز تابستان در ارتباط بوده و همچنین، جشن «عیدماه» که در بیست و نهم خردادماه در بین مردم سوادکوه و برخی دیگر از نواحی کوهستانی طبرستان و مازندران با آتشافروزی بر بلندیها و سرود و شادی برگزار میشود اشاره کرد. آیین «گوجه عروس» یا «گُل عروس» نیز در برخی نقاط خراسان و غرب افغانستان که با اهدای میوههای نورسیده، آرد و نبات به نوعروسان برگزار می شود از دیگر آئین ها و جشن های آغاز تابستان به شمار می رود.