مهدی اخوان ثالث شاعر سرشناس ایرانی به سال 1307 هجری شمسی در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مشهد به اتمام رساند و پس از گذراندن دوره ی هنرستان در رشته ی آهنگری در این رشته مشغول به کار شد. پس از چندی به تهران نقل مکان کرد و به شغل آموزگاری درآمد و با نیما یوشیج آشنا شد و از معروف ترین پیروان شعر نیمایی به شمار می رود. اخوان ثالث دوره ی پر از آشوب و پر از فراز و نشیب را در تاریخ ایران پشت سر گذاشت و بی دلیل نیست که اشعار او همگی جنبه ی سیاسی و اجتماعی به خود گرفت از تاریخ 1320 تا کودتای مرداد 1332 اخوان به شدت دلبسته ی جبهه ی ملی شد که شکست این جبهه با شکست مصدق در کودتای 28 مرداد 1332 تمام آرزوهای روشنفکران را به باد داد و در کنار این شکست بهترین اشعار معاصر ایران نیز به وجود آمد.
اخوان از طرفداران پرو پا قرص مصدق شد و به نهضت ملی دل بست و اشعاری سرود که سرشار از حس امید، نشاط و مبارزه با بدی ها و بی عدالتی هاست. با شکست نهضت ملی اخوان به جهت حمایت از مصدق زندانی شد. همه ی این تکانه های روحی منجر به خلق دو شاهکار اخوان یعنی "آخر شاهنامه" و " زمستان" شد. از اوست "سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت/ سرها در گریبان است/ کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را/ نگه جز پیش پا را دید نتواند/ که ره تاریک و لغزان است/... سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت/ هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دست ها پنهان!/ نفس ها ابر، دل ها خسته و غمگین/ درختان، اسکلت های بلورآجین/ زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه/ غبارآلوده مهر و ماه/ زمستان است" بعد از ماجرای 28 مرداد او از سیاست روی گردان شد.
اخوان با تخلص م.امید شعر می سرود و به گفته ی برخی منتقدین ادبی تصویری که او از نظر شعری در ذهن ایجاد می کند نوعی نبوت و پیام آوری بوده است و از نظر عقیدتی آمیزه ای از تاریخ ایران باستان دارد که گاهی ایران دوستی او جنبه ی نژادپرستی پیدا کرده است. خود او در این مورد این طور گفته است " من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عُقده ی عدالت دارم. هرکس قافیه را می شناسد عقده ی عدالت دارد. قافیه دو کفه ی ترازو است که خواستار عدل است.." چیره دستی اخوان در اشعار حماسی است.
او درون مایه های حماسی را در شعرش به کار می گیرد. او در طول حیات ادبی اش کتاب های بسیاری را تالیف و به چاپ رساند که از آن میان می توان به ارغنون، زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا، زندگی می گوید: اما باز باید زیست، در حیاط کوچک پاییز در زندان، تر ای کهن بوم و بر دوست دارم و بسیار آثار دیگر اشاره کرد. سرانجام مهدی اخوان ثالث در تاریخ 1369 هجری جهان فانی را وداع گفت و در شهر توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.