فردوسیِ بزرگ را ناجی زبان فارسی میدانند؛ بعد از حمله اعراب به ایران، زبان فارسی در میان هیاهوها و هجوم زبانِ بیگانه در حال رنگ باختن بود که او شعر و حماسه را سلاح مبارزه کرد. پیش از او نیز شاعران دیگری هم برای نجات زبان فارسی شعر سروده بودند؛ اما این فردوسی شاعرِ چیره دست توس بود که سی سال از عمرش را در این راه نهاد و توانست خشت خشت واژه بر هم نهد تا بنایی استوار بسازد که خود میگوید: «بسی رنج بردم در این سال سی، عجم زنده کردم بیدن پارسی». او تاریخ، اسطوره و افسانه و حماسه را در هم تنید و اثری شگرف یعنی «شاهنامه» را پدید آورد که حالا هزاران سال پس از مرگ او هنوز خواندنی است و هنوز سندی است از تاریخ و حماسه و فرهنگ این کشور پهناور.
آرامگاه فردوسی خالق شاهنامه در توس در نزدیکی شهر مشهد قرار دارد، بنایی زیبا و اصیل که استواری و صلابتش درخور شاعر و حکیمی چون فردوسی بزرگ است و بازدید از آن حسی چون خواندن بیتهای پر شور و استوار شاهنامه در شما پدید می آورد. طراح این بنای ماندار هم «هوشنگ سیحون» است، معمار و طراح بزرگ ایرانی که آثار جاودان دیگری چون طراحی بنای آرامگاه ابوعلی سینا، آرامگاه خیام، نادرشاه افشار و کمالالملک هم اثرِ جادوی قلم اوست.
می گویند فردوسی را به دلیل شیعه بودن در گورستان مسلمانان خاک نمیکنند و بنابراین پیکرش را در باغ خودش در توس به دست خاک میسپارند و چندی بعد هم آرامگاهی بر مزارش ساخته میشود، اما این آرامگاه در سالهای بعد از آن، چندین بار خراب و از نو ساخته می شود. در نهایت در سال 1313 و به دستور رضا شاه و همزمان با آیین «هزاره فردوسی» که به مناسبت هزارمین سال تولد شاعرِ بزرگ توس برگزار شد، آرامگاهی تازه بر مزار فردوسی ساخته شد که این بنا بر اساس طرحی از «کریم طاهرزاده بهزاد» ساخته شد که در واقع بنایی الهام گرفته از آرامگاه کوروش و بناهای پاسارگاد بود. اما این بنا در سالهای بعد کمی فرو نشست و نیازمند بازسازی بود. این بار هنرِ هوشنگ سیحون به میان آمد و او با ایجادِ تغییر در اندازه و طراحی بنای پیشین، بنای زیبای دیگری را در سال 1347 برای مزار شاعر توس طراحی کرد که امروز به عنوان «آرامگاه فردوسی» شناخته میشود.
نمای بیرونی آرامگاهِ کنونی که از سنگ مرمر ساخته شده، سرستونها و تزئیناتی چون بناهای هخامنشی دارد.همچنین با برخی از شعرهای استوار شاهنامه به خط نستعلیق، آراسته شده است. آرامگاه فردوسی در باغی 6 هزارمتری و پر درخت و با صفا قرار دارد که شامل کتابخانه و موزه ای به نام «موزه توس» هم هست که آثار به دست آمده از توس در این موزه به نمایش در آمده است.
موزه توس هم که بر اساس طرحی از هوشنگ سیحون ساخته شده است، چهاربخش اصلی دارد؛ آثار سفالی و سکه هایی که از کاوشهای باستانشناسی در دشت توس به دست آمده است. بخش دوم آثاری است که با دیدن آنها گویی به بیت بیت حماسههای شاهنامه سفر می کنید، ابزارهای سوارکاری و رزم چون سپر، گُرز، تیرو کمان و ادوات موسیقیایی رزمی آثاری است که در این موزه به نمایش در آمده که در واقع چون از آنها در شاهنامه بسیار نام برده شده، با دیدن آنها گویی به افسانه و تاریخ سفر میکنید و جزوی از شاهنامه خواهید شد. در این موزه علاوه بر نسخ خطی از شاهنامه، ظروف و اشیایی از دوران خلق شاهنامه هم به نمایش در آمده و همچنین چندین نقاشی از رزمهای شاهنامه و فرشهای زیبایی ایرانی که داستانهای شاهنامه را به تصویر کشیدهاند، بخشی دیگر از این موزه هستند.
یکی دیگر از مکان هایی که با رفتن به آرامگاه فردوسی نباید از دست بدهید، دیدار از آرامگاه «مهدی اخوان ثالث» یا «م. امید» شاعر بزرگ خراسان است، شاعری که او را وامدار فردوسی و زبان حماسی او میدانند. شاعری که شعر نو را با لحن حماسی و موسیقی کلام خراسانی آمیخته بود و بسیاری از شاعران بزرگ ایران او و نگاهش را در شعر، الهام بخش خود می دانند.