ابوالحسن صدیقی مجسمهساز و نقاش شهیر ایرانی بهسال 1276 شمسی در تهران متولد شد. ابوالحسن دوران دبستان را در مدرسهی اقدسیهی تهران سپری کرد و همینطور که سالهای ابتدایی را بهآخر میرساند و دستش به قلم روان شده بود هرجا کاغذ باطله و مقوا و تخته حتی در و دیوار سفیدی مییافت از نقش و نگار و خطوط و اشکال خالی نمیگذاشت. با خمیر نان آدمک میساخت و از گِل باغچه پیکر حیوانات میپرداخت. پس از پایان دورهی ابتدایی وارد مدرسهی آلیانس شد. رفته رفته شوق او به ترسیم و تصویر از اشتغال بهسایر دورس مدرسه افزون میشد با این همه درس را تا پایان با موفقیت پشتسر گذراد. بهدلیل شوق فراوانش بهطراحی با مشورت خانوادهاش راهی مدرسه استاد کمالالملک شد او همچون راه گم کردهای بود که به منزل مقصود رسیده باشد.
ابوالحسنخان بعد از اینکه بههنر نقاشی تسلط یافت دست به گِل و سنگ برد. در منزل مجسمههای کوچک میساخت و گاهی آنها را نزد استاد میبرد. کمالالملک چون ذوق و استعداد این فن را در او میدید دستور داد که در مدرسه هم بهکار مجسمهسازی مشغول شود و هیچ از ترغیب و راهنمایی او فرو نمیگذاشت. اولین مجسمهی سنگی او تندیس "ونوس دومیلو" (تندیسی از آفرودیته الههی زیبایی در دورهی یونان باستان) بود. کمالالملک از هرجهت کار آنرا پسندید و خواست عالیترین تقدیرها از او بشود. ابوالحسن مجسمه را بهدربار احمدشاه برد و بر شاه عرضه داشت. شاه تمجدید فراوان کرد و دستور داد ماهیانه سیتومان بهابوالحسن بپردازند. (این مجسمه هماکنون مفقود شده است) یک سال بعد از این ابولحسن صدیقی بهسمت معلمی مدرسه و سال دیگر بهعنوان مدیر مدرسهی صنایعمستظرفه منصوب شد.
باگذر ایام و تکمیل فنوهنرش مجسمه-های معروف او یکی پس از دیگری ساخته میشد. مجسمهی مقبرهی فردوسی و سیاه نِیزن درشمار اولین مجسمههایی است که ابوالحسن در دوران استادی خلق کرد. در سال 1307 هجریشمسی صدیقی بهپیشنهاد و حمایت کمالالملک بهجهت تکمیل تحصیلات عازم پاریس شد. آنجا بهمدت چهارسال در مدرسهی صنایعمستظرفه و در آتلیهی استاد آنژالیر بهتکمیل حجاری پرداخت. از نمونه کارهایی که در این دوران ساخت میتوان بهمجسمه کوچک امیرکبیر و رستم و سهراب با گِل پخته اشاره کرد. در سال 1310 صدیقی بهایران بازگشت و از آنجایی که مدرسه کمالالملک دیگر برجای نبود با مساعدت دوستانش مدرسهی صنایعمستظرفه را بار دیگر در وزارتصنایع و فلاحت وقت تاسیس کرد.
وی همچنین مُدرس مدرسهی هنرهای زیبا وابسته به وزارتفرهنگ که بعدها به دانشکده هنرهایزیبای تغییر کاربری داد به تدریس پرداخت و ریاست دپارتمان مجسمه این دانشکده را برعهده داشت. از جملهی کارهای باارزش دیگر ایشان میتوان بهمجسمهی عدالت بر سر دادگستری وقت به ارتفاع دو متر و هفتاد سانت و مجسمهی سعدی در میدان سعدیِ شیراز، مجسمهی ابنسینا در مقبرهاش، مجسمهی نادر و همراهاش در آرمگاه نادرشاه مشهد، مجسمهی فردوسی در میدان فردوسی تهران، مجسمهی خیام پارک لاله تهران، مجسمهی امیرکبیر پارک ملت تهران و مجسمهی یعقوب لیث صفاری در زابل اشاره کرد. صدیقی در سال 1374 در سن 101 سالگی جهان فانی را وداع گفت.