سهراب سپهری از جمله شاعران انگشت شمار معاصر است که در بررسی چهره های گوناگون شعر معاصر می توان به شعرهای او استناد جست. سپهری از مردم کاشان و از خاندان لسان الملک، ادیب و مورخ عصر قاجار است. وی به سال 1307 شمسی در کاشان متولد شد ولی بیشتر سالهای عمر را در تهران به سرآورد. او، فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا از دانشگاه تهران است. او را هم به عنوان شاعر می شناسند و هم نقاشی توانمند. و در هر دو رشته ی هنری صاحب سبک است. هرچند که در نقاشی می توان جای پای نقاشان ژاپنی و شیوه ی آنان را درکار او دید و در شعر تاثیر عرفان بودایی به چشم می خورد.
همزمان با امضای فرمان مشروطیت، در حوزه ی ادبیات فارسی به ویژه شعر، اتفاقاتی افتاد که منجر به تغییرودگرگونی و یک انقلاب ادبی شد. شاعرانی چون لاهوتی، شمس کسمایی، جعفر خامنه ای و تقی رفعت به تبعیت از شاعران اروپا به سرودن اشعاری پرداختند که دیگر در آن خبری از تساوی مصراع ها و هجاها و جایگاه ثابت قافیه ها نبود. با ظهور نیما یوشیج این روند به اوج خود رسید. سپس پیروان او خصوصاً اخوان ثالث، سهراب سپهری، احمد شاملو و فروغ فرخزاد راه او را ادامه دادند. سپهری از پیروان وفادار شعر نیمایی است. شعر او آهنگین و دلنشین است و بسیاری از احساساتش را با به کارگیری اسطوره و نماد بیان کرده است.
آثاری که در قلمرو شعر از او انتشار یافته چنین است؛ مرگ رنگ ، زندگی خواب ها ، آواز آفتاب ، شرق اندوه ، شعر بلند "صدای پای آب" ،شعر بلند مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه و کتاب اتاق آبی. بررسی اشعار سپهری از زوایای گوناگون است که بر بنیادهای شعر او متکی است. وقتی مجموعه ای از اشعار سپهری را به قصد مطالعه از هم می گشایی محیط پیرامون گویی به-فراموشی سپرده می شود. اندک اندک، از خود رها می شوی و در افسون کلمات شعر سپهری، دیگر نه صداهای کَر کننده ی خیابان می تواند از حصاری که شاعر با کلمات شعر خود به دور خواننده کشیده است بگذرد و نه فریاد زندگی، نه نعره های صاعقه وار هیولاهای پرنده می تواند آرامش خواننده را برهم زند و نه آواز امیدها و آرزوهای انسانهایی که در ستیز با پلیدیها و سیاهیها مرگ را در آغوش می گشایند. از اوست "روزها و شب ها رفت/ من به جا مانده در این سو/ شسته دیگر دست از کارم/ نه مرا حسرت به رگها می دوانید آرزویی خوش/ نه خیال رفته ها می داد آزارم..." در نقاشی نیز او از دستاوردهای زیبایی شناختی شرق و غرب بهره مند گشته بود که این تاثیرها در آثارش جلوه گر بودند.
او در آخرین دوران کاری اش به تکنیکی از بافت گذاری دست یافت که تا به امروز برای بسیاری از هنرمندان دست نیافتنی به نظر می رسد. سپهری به سال 1359 شمسی در اثر ابتلا به سرطان خون دارفانی را وداع گفت و در صحن امام زاده سلطان علی واقع در روستای مشهد اردهال به خاک سپرده شد.